سود خالص باقیمانده رگرسیون خطی
فرمول فاکتور
در:
- :
نشان دهنده فصل i ام است، که در آن i از آخرین فصل (t) به N فصل قبل باز می گردد، یعنی i = t, t-1, t-2 ... t-N+1
- :
نشان دهنده تعداد فصول اخیر استفاده شده برای تجزیه و تحلیل رگرسیون است. مقدار پیش فرض 8 است و می تواند با توجه به شرایط واقعی تنظیم شود.
- :
نشان دهنده سود خالص قابل انتساب به شرکت مادر در فصل i ام است. این داده ها باید با Z-score نرمال شوند تا تفاوت ها در ابعاد و توزیع از بین برود.
- :
نشان دهنده درآمد غیرعملیاتی فصل i ام است. این داده ها باید با Z-score نرمال شوند تا تفاوت ابعاد و توزیع از بین برود.
- :
نشان دهنده وجه نقد پرداخت شده به کارکنان در فصل i ام است. این داده ها باید با Z-score نرمال شوند تا تفاوت های ابعادی و توزیعی از بین برود.
- :
جمله عرض از مبدا مدل رگرسیون، نشان دهنده مقدار مورد انتظار متغیر وابسته زمانی است که متغیر مستقل 0 است. به طور مستقیم در محاسبه عامل استفاده نمی شود و فقط برای ساخت مدل رگرسیون استفاده می شود.
- :
ضریب درآمد غیرعملیاتی در مدل رگرسیون، نشان دهنده تأثیر هر واحد تغییر در درآمد غیرعملیاتی بر سود خالص است، زمانی که سایر عوامل ثابت می مانند.
- :
ضریب وجه نقد پرداخت شده به کارکنان در مدل رگرسیون، نشان دهنده تأثیر هر واحد تغییر در وجه نقد پرداخت شده به کارکنان بر سود خالص است، با فرض ثابت ماندن سایر عوامل.
- :
نشان دهنده جمله باقیمانده رگرسیون در فصل i ام است، که منعکس کننده بخشی از سود خالص است که توسط درآمد غیرعملیاتی و وجه نقد پرداخت شده به کارکنان توضیح داده نمی شود، یعنی سود خالص تصفیه شده دوره جاری. مقدار این عامل، باقیمانده مربوط به آخرین فصل (t) است، که به صورت $\epsilon_0$ نشان داده می شود.
توضیح فاکتور
دادههای مالی حاوی اطلاعات مؤثر هستند که میتوانند قیمت سهام آتی را پیشبینی کنند و همچنین حاوی نویزی هستند که هیچ قدرت پیشبینی برای قیمت سهام ندارند. بهبود نسبت سیگنال به نویز دادهها، کلید ساخت عوامل مؤثر است. سود خالص تحت تأثیر عوامل زیادی قرار میگیرد، که برخی از آنها ممکن است ارتباط ضعیفی با تواناییهای اصلی عملیاتی شرکت داشته باشند، مانند درآمد غیرعملیاتی و وجوه پرداختی به کارکنان. هدف این عامل حذف این نویزها از طریق رگرسیون خطی است، در نتیجه قدرت پیشبینی سود خالص را بهبود میبخشد. به طور خاص، از طریق مدل رگرسیون، تلاش میکنیم بخشی از سود خالص را که میتواند توسط درآمد غیرعملیاتی و جریان نقدی پرداختی به کارکنان توضیح داده شود، پیدا کنیم و آن را به عنوان حذف نویز در نظر بگیریم. باقیمانده باقیمانده به عنوان سیگنالی در نظر گرفته میشود که بیشتر مربوط به سودآوری اصلی شرکت است. بنابراین، این عامل "سود خالص باقیمانده رگرسیون خطی" نامگذاری شده است. از طریق این روش، میتوان سیگنال سود خالص خالصتری به دست آورد، در نتیجه اثربخشی انتخاب سهام فاکتور را بهبود میبخشد. استانداردسازی امتیاز Z، همه متغیرها را قبل از رگرسیون پردازش میکند تا تفاوتها در ابعاد و توزیع بین متغیرهای مختلف را از بین ببرد و تجزیه و تحلیل رگرسیون را منطقیتر و قابل اعتمادتر کند.