تفاوت مومنتوم پیشروهای صنعت
factor.formula
تعریف پیشروها و دنباله روهای صنعت:
محاسبه میانگین بازده پیشروها و دنباله روها:
ساخت عامل تفاوت مومنتوم پیشروهای صنعت:
در اینجا:
- :
آستانه درصد مقدار تراکنش تجمعی. این پارامتر درصد مقدار تراکنش تجمعی مورد نیاز برای شناسایی سهام به عنوان پیشروهای صنعت را تعریف می کند. به عنوان مثال، $\lambda=60%$ به این معنی است که 60% بالای سهام از نظر مقدار تراکنش تجمعی به عنوان پیشروهای صنعت طبقه بندی می شوند.
- :
میانگین بازده سهام پیشروهای صنعت در یک دوره نگاه به عقب خاص. محاسبه بازده در اینجا معمولاً از میانگین حسابی یا میانگین وزنی استفاده می کند و طول دوره نگاه به عقب باید با توجه به نیازهای بازار و استراتژی تنظیم شود، مانند 20 روز معاملاتی.
- :
میانگین بازده سهام دنباله روهای صنعت در طی یک دوره نگاه به عقب خاص. روش محاسبه با بازده پیشروها یکسان است، معمولاً با استفاده از میانگین حسابی یا میانگین وزنی، و طول دوره نگاه به عقب باید با محاسبه بازده پیشروها یکسان باشد.
- :
عامل تفاوت مومنتوم پیشروهای صنعت، تفاوت بین میانگین بازده سهام پیشرو و میانگین بازده سهام دنباله رو است. این مقدار بازده مازاد پیشروهای صنعت نسبت به دنباله روها را منعکس می کند.
factor.explanation
این عامل اثر مومنتوم را در داخل صنعت با بررسی میزان تراکنش و نرخ بازده سهام در صنعت اندازه گیری می کند. به طور خاص، ابتدا سهام در صنعت بر اساس نسبت مقدار تراکنش تجمعی در دوره زمانی گذشته (به عنوان مثال، 20 روز معاملاتی) به پیشروها و دنباله روها تقسیم می شوند. به طور کلی، سهامی که نسبت بالایی از مقدار تراکنش تجمعی دارند، پیشرو در نظر گرفته می شوند، که منعکس کننده توجه بازار به این سهام و ورود وجوه است. سپس، میانگین نرخ بازده سهام پیشرو و دنباله رو در همان دوره نگاه به عقب محاسبه می شود و تفاوت بین این دو برای به دست آوردن عامل تفاوت مومنتوم پیشروهای صنعت گرفته می شود. هرچه مقدار این عامل بیشتر باشد، نرخ بازده سهام پیشرو نسبت به سهام دنباله رو بیشتر است، بنابراین اثر مومنتوم را در داخل صنعت منعکس می کند. مطالعات تجربی نشان داده اند که سهام پیشرو معمولاً اثر مومنتوم مثبت نشان می دهند، در حالی که سهام دنباله رو ممکن است اثر معکوس نشان دهند، که ممکن است با عواملی مانند تعقیب نقاط داغ توسط وجوه بازار و سرعت انتشار اطلاعات مرتبط باشد. این عامل می تواند به عنوان مرجع مهمی برای شناسایی سهام قوی در صنعت و به دست آوردن اثر مومنتوم در داخل صنعت در استراتژی های انتخاب سهام کمی استفاده شود.